گیج ، گنگ ، خسته ، مریض و نگران
+ اینجا بدون تو بودن برامـ گیج کنندس ، (خونه مامان اینا باشمـ ، باهاشون ناهار بخورمـ ، شامـ ُ باز مامان بیاره برامـ و....) خودممـ باور نمیکنمـ یه روز بدون تو زندگی میکردمـ ... صبح ساعت ۶ وقتی که صبحونه آماده کردمـ و راهیت کردمـ ، اصلا به روی خودممـ نیاوردمـ ، حتی بهت گفتمـ چه خبره ؟ این دو هفته همـ مثل برق و باد میگذره ، ناراحت نباش ... ولی به محض این که پات ُ از در بیرون گذاشتی (مثل الان که دارمـ بهش فکر میکنمـ و مینویسمـ) اشکامـ سرا زیر شدن . میدونی فکرشمـ نمیکردمـ این همه وابسته باشمـ !!!! ... کاش صبر میکردی یه زمان دیگه ، الان به شدت نگرانمـ و امیدوارمـ عمل ـت به خوبی انجامـ بشه .
++ از صبح حالمـ بده ، گلو درد دارمـ در حد مرگ ، به حدی که حتی تا قبل از ظهر نمیتونستمـ صحبت کنمـ (میشه دعا کنید کرونا و یا سرما خوردگی نباشه ؟) (یعنی از شدت ناراحتی و بغض اینجوری شدمـ ؟ یا واقعا مریض شدمـ ؟ راستش طاقت این همه استرس ُ یه جا ندارمـ) (خد.ایا به خیر بگذرون روزامون ُ - این روزا اصلا قوی نیستمـ ، با کوچکترین ضربه ای میشکنمـ ، هوامـ ُ داشته باش. خواهش میکنمـ :( )
+++ زیاد حالمـ رو به راه نیست ، نه کامنت ها رو تایید کردمـ و نه براتون کامنت گذاشتمـ ولی همه رو خاموش خوندمـ ، دوستون دارمـ ، شاد باشید
# ای حال نامعلومـ # آرومـ باش # آرومـ